سخنان دکتر شریعتی

..........................

سخنان دکتر شریعتی

انسان به میزان بر خورداری هایی که در زندگی دارد انسان نیست

بلکه درست به خاطر نیازهایی که در خویش احساس میکند انسان است

هر کسی به میزانی انسان تر است

که نیازهای کامل تر ومتعال تر و متکامل تر دارد

ادم های اندک نیاز های اندک دارند

ادم های بزرگ نیازهای بزرگ

باید انسان بودن پاک بودن مسئول بودن

و در اندیشه سرنوشت دیگران بودن

وظیفه باشد

بالاتر از ان صفت ادمی باشد

باز هم بالاتر

وجود ادمی باشد

 

هیچ گاه کسی را دوست نداشته باش، چون دوست داشتن اسارت است و اسارت انسان را به جنون می کشاند هر گاه کسی را دوست داشتی رهایش کن. اگر به سویت باز نگشت بدان که از اول هم مال تو نبوده است.

او نیست
دلی که از بی کسی غمگین است،

هر کسی را می تواند تحمل کند،

هیچ کس بد نیست.

دلی که در بی اویی مانده است،

برق هر نگاهی جانش را می خراشد.

..

 

..
هرگز نمی نالم
نه ، من هرگز نمی نالم .
قرن ها نالیدن بس است .

می خواهم فریاد کنم .

اگر نتوانستم ، سکوت می کنم .

خاموش مردن بهتر از نالیدن است .

 

چه دشوار شده است دم زدن !
در این جا که هر درختی مرا قامت تفنگی استShark Island

و …

” صدای هر گامی غم !

غم !”

..

 

I'm OKتنهایی ، آزادی
من هرگز از مرگ نمی هراسیده ام .

عشق به آزادی ، سختی جان دادن را بر من هموار می سازد .

عشق به آزادی مرا همه عمر در خود گداخته است .

آزادی معبود من است .

به خاطر آزادی هر خطری بی خطر است .

هر دردی بی درد است .

هر زندانی رهایی است .

هر جهادی آسودگی است .

هر مرگی حیات است .

مرا اینچنین پرورده اند من اینچنینم .

پس چرا از فردا می ترسم .

من تنهایی را از آزادی بیشتر دوست دارم!Superhero

..

www.LOvetarin.org

..

حرف های نگفتنی
حرف هایی هست برای نگفتن

و ارزش عمیق هرکسی

به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد .

و کتاب هایی نیز هست برای ننوشتن

و من اکنون رسیده ام به آغاز چنین کتابی

که باید قلم را بکنم و دفتر را پاره کنم

و جلدش را به صاحبش پس دهم

و خود به کلبه ی بی در و پنجره ای بخزم

و کتابی را آغاز کنم که نباید نوشت .


وقتی که هیچ نداری

وقتی که دست هایت

ویرانه هایی هستند بی هیچ انتظاری ،

حتی بی هیچ حسرتی ،

دیگر چه بیم آن که تو را آفتاب و ماه ننوازند ؟

وقتی میعادی نباشد ، رفتن چرا ؟

 

روزی از روزها ،

شبی از شب ها ،

خواهم افتاد و خواهم مرد ،

اما می خواهم هر چه بیشتر بروم .

تا هرچه دورتر بیفتم ،

تا هرچه دیرتر بیفتم ،

هرچه دیرتر و دورتر بمیرم .

نمی خواهم حتی یک گام یا یک لحظه ،

پیش از آن که می توانسته ام بروم و بمانم ،

افتاده باشم و جان داده باشم ،

همین .

 

هنگامی که به دنیا می آیی همه می خندند در حالی که تو می گریی ،

پس ای عزیز زندگیت را چنان بگذران که در روز مرگ در حالی که همه می گریند

تو تنها کسی باشی که می خندی .

 

وقتی…
وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم .

وقتی که دیگر رفت من به انتظار آمدنش نشستم .

وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد من او را دوست داشتم .

وقتی او تمام کرد من شروع کردم .

وقتی او تمام شد من آغاز شدم .

و چه سخت است .

تنها متولد شدن

مثل تنها زندگی کردن است ،

مثل تنها مردن !

..
 


نظرات شما عزیزان:

hajeeeeeee
ساعت15:42---24 فروردين 1391
باید اسمم را

در کتاب گینس ثبت کنم

تا همه بدانند

- یک نفر

با سنگین ترین بار دلتنگی

روی شانه هایش -

تو را دوست میداشت


ahmadi
ساعت16:21---21 فروردين 1391
سالهـاسـتــ کـه عـادتـــ کـَرده امـــ...

بـه لـرزشـهای شـَدیدِ شـانه هایـَمــــ

و تـَـرَکــ ــهای عمــیــقِ قــلــبــمـــ...

امـّـا هنـوز " خـــوبَـــمـــ!!!


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ جمعه 18 فروردين 1391برچسب:سخن بزرگان,دکتر شریعتی, ] [ 21:47 ] [ kowsar ] [ ]